♥♥ردپای عشق♥♥
عاشقی بودم که به عشقم افتخار میکردم و او را بهترین و پاکترین عشق میدانستم نمی دانستم که برای تو عشق نبودم ، تنها بازیچه ای بودم که روزی از بازی با من خسته می شوی و مرا دور می اندازی.
میخواهم همگام باسایه های تنهاییم درخیال بارانی ات قدم بزنم وچترشکسته بغضم رابگشایم. میخواهم شاعرلحظه های سرخ باشم وغزل غزل گریه کنم میخواهم درامتدادخاموشی ازتوبگویم ازتوکه طراوت شقایق های باغچه ام خواهی بود. آسمان قلبم پرازپرتوهای روشن امیداست ابرهای اندوه به کناررفته اندتاجوانه آرزوهایم زیرتابش انوارهایبرای نموپیداکنندکاش باران بیاید به زلالی اشک چشم وافکارم چونان شعری خوش آهنگ شوند. دوباره قلبم رابه دست گرفته ام تابرایت بنویسم ازدریای بی انتها ودلواپسی های انتظارازاینکه درانتهای جاده ی قربت درآخرین آشیانه پرستوی مهاجرنشسته ام ونگاهم به قدمهایی ایست که خواهدآمد. زندگی یک رویاست درشب شادغزل خوانی هاست درهمه مهرتورابه دل انداخته است زندگی چون ابریست چشم من چشمه بارانیست
نظرات شما عزیزان:
اپم بیا گلم منتظرتم
دلگیرم از همه دوست داشتنهایی که گفتی ولی نداشتی … !!!
سلام عزیزم مرسی که به وبم سرزدی و منو با نظرت خوشحال کردی.وب خیلی مامانی ای داری.بازم بهم سربزن
همیشه برای فرار از دست یك " آدم "
به " آدم " دیگری پناه برده ایم
اعتیاد به آدمها ،بدترین نوع اعتیاد است...!!
Design By : Susa Web Tools |